نیست، پودر شد.

ساخت وبلاگ
به مکانی میرم که جایِ تو نیستی. عکسایی میگیرم که چشم تو نمیبینه. آهنگایی از صنم میخونم که گوشای تو نمیشنوه‌‌. مدلای جدیدی به موهام میدم که چشم‌های تو براشون ذوق نمیکنه‌. شب‌های طولانی میگذره که تو توشون نیستی. نیستی و میگذره. تو تموم شدی و من دارم راه میرم‌. من دارم ادامه میدم. من دارم بی گریه ادامه میدم‌. ملالت‌هام رو تا تَه کشیدم پایین مجبورن با دوزِ پایینشون کنار بیان تا من اینجوری مجبور به بودنشون کردم. اما میدونن تو نیستی‌. زور میزنن. زور میزنن از گوشیم تورو بکِشن بیرون. تورو از دستام. تورو از انگشتام. تورو از موهام‌. تورو از کتابام. تورو از خیابون انقلاب. از پایانه آزادی‌. از صندلیای آبی دانشگاه. زور میزنن. زور میزنم. مالِ من چربیده‌. ولی ! تا الان. تا الانی که به دو دیقه بعدم فکر نمیکنم. از یه ساعت بعدم ترسیدم. از فردا بعدم میلرزم و از فکر به ماه بعد قلبم می‌ایسته.

داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 146 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 21:59