از گوشه‌ی چشمم بیرون نیومد. نذاشتم که بیاد. چه خوب کردم.

ساخت وبلاگ
 

اونشب وسط حال بدیام، "ی" می‌گفت؛ بوی یاس، بوی یاس ِزیاد تصور کن.
اما من بوی یاس از یادم رفته بود. بوی مریم. بوی نرگس. بوی شب‌بو. من فقط بوی سیب‌زمینی سوخته و روغن مونده فلافلی‌های بازار یادم بود. بوی لجنِ کانالای آب یادم بود. بوی پِهِن گاو یادم بود. بوی نجسی حرفات یادم بود. بوی سوسک. بوی نأ. بوی خرچنگ از وسط دونصف شده. بوی ملخ لِه شده. بوی مشمئزی تو یادم بود. بوی گند و کثافطایی که دورت بود و منو کشوندی تو حیطه‌ی خودت یادم بود. بوی خونایی که از زانوهایِ به ستوه اومده‌م میومد یادم بود. بوی اشکای زیادم. بوی دستای زشتم. بوی استفراغای هیچ و پوچم. بوی خون دماغای یه روز در میونم. بوی اسمایلای دروغکیت. بوی منی که لجن شد یادم بود. نگفتم بوی تورو؟ بذا بگم بوی تورو خوب یادم بود. من بوی تورو خوووب یادم بود. بوی زشتی که گرفته بودی رو خوووب یادم بود. بویی که عطر می‌زدی باز بدتر می‌شد رو خوووب یادم بود. اما بوی یاس نه. از این ذهنی که بوی تو توش بود انتظارِ بوی یاس نداشته باش. بوی یاس و تو باهم تویِ یه محدوده نمی‌گُنجه. تا رفتی اینجا رو وایتکس می‌ریزم. می‌سابم. می‌شورم. برا اولین بار تو زندگیم. انقد وایتکس و افروز و سیم می‌ریزم و می‌کشم که دستام هم بوی گندشون بره. پوست بندازه و خون بیاد. خون و وایتکس بریزم تو مخلوط کن و بسابم. بعد بشینم گوشه فکر کنم برای برق افتادنش باید یه‌چیز باشه، یه‌چیزی که خونِ دستام هم با خودش ببره. سیف بیارم. بریزم و بریزم. بکشم و بکشم. اون گوشه موشه‌ها. اونجاهارو بیشتر از بقیه. همونجاها که وقتی وسط مهمونی‌ نشستی خودشو پرتِ دنیای آسودت نکنه. همونجاها که وقتی داری به جوونه امیدت آب میدی، نجسیشو نکشونه تو مخیله‌ت و بزرگ شه. اونجاها رو خیلی می‌کشم. انقد می‌کشم که از سفیدی مثل کاغذِ زیادی خیس شده، پُرز بیفته. ولی باکم نباشه. که خُب تهش تمیزه. تمیزه حالا خُب با یکم خسته‌گی. با یکم وامونده‌گی. با یکم جراحت در شیارهایِ باطنی‌. دیگه اما می‌دونم وقتی بهم میگن ؛ یاس. یاس بوش پیچیده تو اتاق. دیگه همه می‌دونن وقتی می‌گن نرگس و یاس منتظرِ جواب نباید بشینن. می‌دونن همه که کلمه برا من سِند میشه و وجود پیدا می‌کنه. دیگه می‌دونن همه که بعد از اون همه پُرز انداختنا، ریشه‌ی آن طناب را گسستم از هم و نبضش گرفته شد.
دیگه میدونن. دیگه میدونم..

داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف می‌کردیم، نذاشتی. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 129 تاريخ : دوشنبه 6 اسفند 1397 ساعت: 21:59