تهران دیوانه است. چون زنی که نوجوانی اش ، هنر خوانده. دانشجوی انصرافی پزشکی بوده. دکترای فلسفه دارد. عصر ها از بچهی کوچکی مراقبت میکند. دو خودکشی ناموفق داشته. و بی هیچ دوستی ادامه دوران میدهد. تهران دیوانه است و همه آن را دوست دارند. همه دارند دیوانه میشوند. با پرشهای زیادی از برج میلاد. رفیق های از هم گریخته. فلسفههای الکی خوانده. پزشکی برای نادرمانی ها. هنری که کشف نشد و تهرانی که دیوانه ماند. همه به جمع زیرِ برج رفتیم. دیوانه برگشتیم.
داشتیم کامینگ بَک تو لایف میکردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف میکردیم، نذاشتی. دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 147 تاريخ : پنجشنبه 9 خرداد 1398 ساعت: 2:16