تیغهای فرو رفته در گلوم دارند از کیلو به تُن تغییر وزن میدهند و همچنان اشکی نیست که بریزد، بغضی نیست که بشکند. تنها گلویم شبانه تیغهایش را بیشتر میکند و زندگیاش را همچنان ادامه میدهد.
من زیر سقف این خانهی شصت متری، من تَه این کوچهی بن بست، من زیر آسمانی که از دیدنم توسط خدایش شک دارم؛ دارم قطره میشوم در زمین.همان قطرهای که بعدش حتی رطوبتی برای یادآوری ندارد.
داشتیم کامینگ بَک تو لایف میکردیم، نذاشتی....
ما را در سایت داشتیم کامینگ بَک تو لایف میکردیم، نذاشتی. دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : pardarshab بازدید : 119 تاريخ : سه شنبه 20 شهريور 1397 ساعت: 17:50